سامیهسامیه، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره
سامیناسامینا، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه سن داره

سامیه و سامینا

نیمه شعبان یاداورمراسمی تلخ

دخترم: الان دوساله وقتی نیمه شعبان میشه دلم میگره .برای خانواده من نیمه شعبان دیگه مثل سالیان گذشته یاد آور روزهای شیرین نیست مثلا من وبابایی نیمه شعبان سال 1385 عقد کردیم وهر نیمه شعبان سالگرد عقدمان یادمان بود ولی الان دوساله که یادم میره وبابایی به یادم میاره شاید از خودت بپرسی چرا دوسال پیش مصادف با شب نیمه شعبان پدرم فوت کرد وپدرم را با قلبی اکنده از غم واندو به خاک سپردیم روزهای خیلی تلخی بود چه روزهایی سختی رو گذراندم . شب نیمه شعبان بابایی سرکار بود ودایی قاسم به یاد روزهای تلخ سال گذشته این پیام به تمام خانواده فرستاد سلام پدر حال همه ما خوب است خوب،اماتو باور نکن،دلمان برای دیدارت تنگ است تنگ....یادت را به به ش...
25 خرداد 1393

صحبت کردن گل دختر

سلام به گل دخترم عزیز مامان الان چند روزه که اسم من وهم یاد گرفته قبلا اسم باباش ویاد گرفته بود ولی اسم منو اصلا نمی دانست تا اینکه چند روز پیش بهش گفتم او هم یاد گرفته چند تا مکالمه بین من وگل دختر نانا اسم بابایی چیه نانا:یاسر نانا اسم مامان چیه نانا:نمیه نانااسم خودت چیه نانا:نامیه نا نا به به ای چی میخوره نا نا: به به ای رفت بالا بر گ خورد نا نا بابایی کجاست نانا:رفته ارکارشیر بخله گل دختر وقتی مامانش واذیت میکنه ومامانی الکی گریه میکنه میاد مامانش وناز میکنه ومیگه:نازناز گریه لکن الان بابایی بیایه وقتی شب میشه به آسمون نگاه میکنه ودنبال ماه وستاره می گرده وقتی انها رو پیدا میکنه با دستای کوچک...
18 خرداد 1393

بای بای پوشک

خدا را شکر من هم موفق شدم گل دخترم واز پوشک بگیرم والان بیشتر از یک هفته است که ناز دخترم وپوشک نکردم .فکر میکردم کار سختی باشه امابا همکاری که گل دختر با مامانی کرد همه چیز به خوبی پیش رفت والان فقط وقتی که خونه کسی میرم دخترم وپوشک میکنم واز این بابت خوشحال هستم که تونستم به این راحتی ناز دخترم واز پوشک بگیرم. نانا در این زمان یک سال هشت ماه ویازده روز سن دارد
11 خرداد 1393
1